من در مورد شما نمی دانم ، اما هر وقت میهمان یک تعطیلات می شوم ، به محض اینکه شام ​​به پایان رسید و قدردانی از مقیاس تمیز قریب الوقوع را شروع می کنم ، من همیشه از این کار آسوده می شوم که انجام: جمع آوری تمام لیوان های شراب ، پاک کردن جدول ، جمع کردن قابل بازیافت.

حتی شستن یک قابلمه سرخ کن سرماخوردگی یک کار خوشآمدگویی است ، حداقل تا حدی زیرا شما را از گزینه دیگری رهایی می بخشد ، یعنی نشستن در آنجا احساس بی فایده ای داشته باشید در حالی که میزبان شما همه کارها را انجام می دهد. اما حتی گذشته از آن ، اگر تصمیم نگرفتید که از آن متنفر باشید ، لذت خاصی در انجام کار وجود دارد.

با این حال ، در زمینه های دیگر ، کارهای اصلی نیز می توانند آزاردهنده و ناخوشایند به نظر برسند. بعضی اوقات ، به دلیل اعتراض ، سه روز یک پشته از کتابهای ولگرد را روی پله پائین می گذارم ، یا یک سبد جوراب شسته شده باز می شود تا زمانی که کشوی جوراب من کم شود.

چرا در همان مشاغل کوچک هم همین لذت را نمی بریم؟ به نظر من این همه زمینه است - اگر کارهای مهم زندگی بتواند به نوعی بخشی از تلاش برای پاکسازی مهمانی شام باشد ، هر روز زنجیره ای از لذت های کوچک خواهد بود.

عادت به دست آوردن لذت ملایم حتی در انجام چنین کارهایی تغییر زندگی می کند ، زیرا بیشتر کارهایی که در طول روز معمولی انجام می دهیم به خاطر لذت بردن انجام نمی شود: لباس های شسته شده ، ورزش ، کارهای اداری ، ظروف ، گرد و غبار. ما این کارها را انجام می دهیم زیرا آنها زندگی را به تعبیری کم فوری بهتر می کنند. آنها پاداش می گیرند ، اما نه وماً همانطور که شما آنها را انجام می دهید.

چگونگی گذراندن روزهایمان به این صورت است که زندگی ما را چگونه می گذرانیم ، همانطور که رسم و رسوم می گذرد ، و این بدان معناست که بیشتر زندگی ما برای حمایت از خصوصاً کارهای انجام شده مخصوصاً لذت بخش (نظافت ، کسب درآمد ، رفع ، سازماندهی) را صرف می کنیم. چیزهای لذت بخش (اوقات فراغت ، وعده های غذایی ، افراد جذاب ، تلاش های خلاقانه و پروژه های شخصی) که ما با اقلیت باقی مانده از زمان خود انجام می دهیم.

همه ما می خواهیم از زندگی لذت ببریم ، و نه فقط بخشی از آن. اما اگر Google "چگونه از زندگی لذت ببریم" ، بیشتر تصاویری که مشاهده خواهید کرد ، نمادی از فعالیت های استثنایی و لذت بخش اوج است: چکش چوبی ، سواحل ، شام های شمعی و پیاده روی های منظره.

واضح است که بینایی که از زندگی به دست می آوریم هیچ ارتباطی با روشی که در واقع بیشتر آن را می گذرانیم نداریم: انجام کارهای ضروری اما غیر قابل توجه در مقابل میز ، اجاق گاز ، سبد لباس های شسته شده ، سینک ظرفشویی و قفسه های فروشگاه های مواد غذایی. بعضی اوقات این تعداد فعالیتهای ضروری اما غیرقابل توجه آنقدر عالی به نظر می رسد که زمان کمی برای فعالیت های تفریحی و تفریحی باقی مانده است.

این یک دوگانگی کاذب است. لذت زندگی همه کارهایی را که می خواهیم انجام دهیم قفل نشده است. تقریباً در کلیه موارد نگهداری اجباری نیز لذت ما وجود دارد. لذت بردن از ایستادن در کنار دلی ، جارو کردن کف ، چرخاندن توده کمپوست ، نشستن در ترافیک و خاموش کردن چراغ های کریسمس - این امکان وجود دارد که مگر اینکه ما مانند اغلب اوقات آن قسمت های زندگی را به سادگی موانع برای قسمت های لذت بخش ببینیم.

ما از بعضی سطح می دانیم که قبلاً. حتی اگر فقط گاه به گاه اتفاق بیفتد ، همه ما می دانیم که چه چیزی را دوست داریم از لحظات غیرمعمول لذت ببریم ، مانند تاشو یک حوله چای ، گره زدن کفش و یا درخشیدن سینک. اما هنگامی که ما به خاطر کنار آمدن با آنها برطرف شدیم ، تمایل داریم کارهای ، تعهدات و لحظات بین خود را فاقد لذت بردن بدانیم.

از نظر ذهنی که به دنبال آن می باشد ، می توان از گرما آب شیرین ، هوای تازه در پیاده روی به فروشگاه و احساس آرامش از نشستن در یک صندلی ، حتی اگر آن صندلی در اتاق انتظار در آنجا باشد ، لذت برد. محل تغییر روغن ما این کارها یا اکثر کارها را به دلایل لذت انجام نمی دهیم ، اما لذت در بیشتر کارها وجود دارد.

در صورتی که قصد آنجا وجود داشته باشد ، پیدا کردن این لذت نیز مشکل ندارد. یک قصد ساده برای لذت بردن از کار یا تجربه قبل از شما ، مهم نیست که در ابتدا چقدر کسل کننده به نظر برسد ، برای روشن کردن خصوصیات لذت بخش آن کافی است.

این ساعت می خواهید برای مرتب کردن اتاق زیر شیروانی بپردازید - چه لذتی می توانید در آن بیابید؟ خوب ، ممکن است متوجه شوید که کشیدن جعبه ها به داخل پشته های مرتب و زاویه دار رضایت بخش است. ممکن است احساس پاک کردن یک طرف اتاق را دوست داشته باشید تا بتوانید کف آن را با سهولت جارو کنید. ممکن است فقط در استفاده از عضلات احساس خوبی داشته باشید. یا ممکن است فقط مکانی آرام و آرام باشد که بتوانید روی چیزی کار کنید.

خصوصیات لذت بخش در این کارها با هرگونه دشواری یا ناخوشایند همراهی می کند. تعداد کمی از وظایف واجب ما کاملاً دشوار و ناخوشایند است ، اما اگر از این طریق به آنها فکر کنیم ، همانطور که توسط فرهنگ پاپ و بسیاری از افراد اطراف خود آموزش دیده ایم ، جنبه های شفاف را برطرف خواهیم کرد و از لذت در آن غافل می شویم. آی تی.

اغلب کارهایی که ما به عنوان افتضاح در نظر می گیریم ، واقعاً تنها یک قسمت واقعاً ناخوشایند دارند. مثلاً بیرون آوردن زباله فقط 5 ثانیه طول می کشد که من قابل اعتراض هستم: لحظه ای که کیسه را بسته می کنم ، وقتی صورتم نزدیک ابر ناخوشایند استریکی است که بیرون می آید. هر چیز دیگری - حمل آن به درب ، پوشیدن چکمه های من ، راه رفتن به پشت ، واریز کردن آن در سطل ، راه رفتن به عقب - لذت بردن از اینها آسان است ، یا حداقل خشمگین نیست.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خدمات مجالس و تشریفات عروسی مقصودلو Sarah ADмιɴιѕтrαтoR چاپ مرکزي روسیه تهران بیوشیمی پایه و بالینی هر چی کی بخوای نمایندگی تعمیرات در تهران فصل رویش هوشمند سازی کسب و کار Business Intelligence